دريا ( تحصیلات : لیسانس ، 22 ساله )

سلام.من دختر 22ساله اي هستم كه در دانشگاه اقايي از من خواستگاري كردايشون 26 ساله ترم6ميكانيك كه در دانشگاه ازاد اضفهان است كه من هم به دليل شرايط خوانوادم قبول كردم .خانوادم به دليل اينكه ما از نظر مالي بالاتر هستيم مخالفت كردن اما با اصرار من نامزد كرديم بعد از 6 ماه كه ضيغه محرميت خونديم دوباره مخالفتها شروع شد حتي نذاشتن كه همديگه رو ببينيم.حتي تحقيق هم كرده بوديم از هر لحاظ خوبه از نطر ايمان اخلاق و....واينكه خودش كار مي كنه و خرج تحصيلش رو مي دهو با من متناسب بود .خيلي با خانوادم حرف زدم اما فايده نداشت مشاورهاي زيادي رفتم اما بازم فايده نداشت خواستم از قاميلامون كمك بگثرم اما بازم بي فايده بود ختي فكر جدا شدن نميتونم بكنم .ديگه به بست رسيدم.خسته شدم.كمكم كنيد يه راه تازه كه به نتيچه برسم .ديگه نمي دونم كه چه كاري بايد انجام بدم.


مشاور (hassan najafi)

خواهر گرامي براي ما مفهوم نيست با اينكه اين امر مقبول خانواده نيست شما چگونه صيغه محرميت خوانده ايد . و آنها چگونه پذيرفته اند . موفق باشيد .